Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24-«گسل شمال تهران» از لشکرک و سوهانک آغاز می‌شود و به سمت غرب تهران می‌رود. نیاوران، تجریش، زعفرانیه، الهیه، فرمانیه و سعادت‌آباد روی این گسل قرار دارند که به بزرگ‌ترین گسل تهران معروف است؛ گسلی که دوره بازگشت ۳ هزار ساله دارد و امروز بیش از ۲۰۰ سال از دوره بازگشت زلزله در آن می‌گذرد.

 نه اینکه این گسل در این سال‌ها فعال نبوده؛ بلکه منظورمان زلزله‌هایی با بزرگی بیش از ۶ ریشتر است که اگر رخ بدهد با شرایط فعلی شهرسازی در تهران باید منتظر وقوع یک فاجعه باشیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روز ایمنی در برابر زلزله بهانه‌ای است برای یادآوری اینکه زلزله قابل پیش‌بینی نیست و نمی‌توان جلو وقوع آن را گرفت. اما می‌توان با رعایت اصول اولیه ایمنی در شهرها از خسارت‌های آن پیشگیری کرد.

دکتر «مهدی زارع» عضو هیئت علمی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی می‌گوید: «طبق ارزیابی‌های انجام شده بیش از ۲ میلیون نفر روی گسل شمال تهران زندگی می‌کنند که شمار بسیار قابل توجهی است. این، یکی از بیشترین تراکم‌های زندگی روی یک گسل فعال در دنیاست. شهرسازی در تهران به‌خصوص در مناطق شمالی که با تراکم بالایی روبه روست دچار پیچیدگی‌های زیادی شده و شرایط بدی را در پایتخت رقم زده است.» با این حال ناامیدی از وضع موجود را بهانه‌ای برای دادن مجوز برای ادامه این روند می‌داند و پیشنهادهایی برای بهتر شدن ایمنی تهران در برابر زلزله دارد.  

 مناطق یک، ۲ و ۳ تهران از نظر کالبدی تا چه اندازه در برابر وقوع زلزله ایمن هستند؟  

در ۲، ۳ دهه گذشته در مناطق یک، ۲ و ۳ شهر تهران شاهد نوسازی بافت فرسوده هستیم. حذف شدن بافت فرسوده و جایگزینی این بافت با ساختمان‌های نوساز یک وجه ماجراست. این مسئله روی دیگری هم دارد که در آن باید به ۳ نکته مهم توجه کرد؛ نخست اینکه تراکم در این مناطق عملاً فراتر از ظرفیتشان بود. اجازه ساخت‌وساز در ارتفاعات زیاد در این مناطق داده و این موضوع باعث افزایش تراکم این مناطق نوساز شده است.

این تراکم بالا نفوذپذیری این مناطق برای خودروهای امدادی در حین وقوع حادثه را کم می‌کند. نکته دوم اینکه این ساختمان‌های ظاهراً نوساز که عمدتاً با بیشتر از ۱۰ طبقه ساخته شده‌اند طبق اعلام آتش‌نشانی بیش از ۹۰درصد استانداردهای لازم را برای ایمنی ساختمان در برابر حوادث ندارند. نداشتن استانداردهای اولیه ایمنی در صورت بروز هر حادثه‌ای می‌تواند گرفتاری بزرگی برای این مناطق ایجاد کند. هر حادثه کوچکی در چنین شرایطی می‌تواند به فاجعه‌ای بزرگ تبدیل شود. چه برسد به زلزله که احتمالاً در صورت وقوع پهنه وسیعی را دربرمی‌گیرد.

نمونه این حوادث آتش‌سوزی در مرکز درمانی سینا اطهر در تجریش بود که ۱۹ نفر از هموطنانمان در آن جان خود را از دست دادند. سومین نکته مورد توجه درباره این نوسازی‌ها اینکه در بسیاری از این موارد انبوه‌سازی انجام شده است. وقتی حجم انبوه‌سازی گسترش پیدا می‌کند میزان اشتباهات هم بالاتر می‌رود. این نکات را گفتم تا به این مطلب برسیم که در پهنه شمال گرچه با نوسازی بافت فرسوده روبه‌رو هستیم اما با وضعیت ایجاد شده، شرایط پرریسکی در این منطقه ایجاد کرده‌ایم.  
 

 همجواری با کوهپایه‌های جنوبی البرز تا چه حد در افزایش این ریسک و آسیب‌پذیری در شمال تهران مؤثر است؟  

در انتهای مناطق یک و ۲ به دامنه‌های کوه می‌رسیم. علاوه بر اینکه شمال تهران روی گسل قرار دارد در چنین منطقه‌ای امکان لغزش زمین بیشتر است. تازه این تنها خطر وقوع زلزله است. در مسیر رودخانه‌ها ساختمان‌سازی کرده و خود را در معرض آسیب سیل قرار داده‌ایم.

نمونه آن ساخت‌وسازهایی که در مسیر نهر دارآباد یا رودخانه ولنجک انجام شده و صددرصد اشتباه است. طبق ارزیابی‌های انجام شده بیش از ۲ میلیون نفر روی گسل شمال تهران زندگی می‌کنند که شمار بسیار قابل توجهی است. این یکی از بیشترین تراکم‌های زندگی روی یک گسل فعال در دنیاست. شهرسازی در تهران به‌خصوص در مناطق شمالی که با تراکم بالایی روبه روست دچار پیچیدگی‌های زیادی شده و شرایط بدی را در پایتخت رقم زده است.  
 دقایق بعد از وقوع زمین لرزه معمولاً با سلسله‌ای از حوادث مختلف همراه می‌شود. از جمله شکسته شدن سدها و وقوع سیل یا آتش‌سوزی‌های بزرگ و... که کاملاً به وضع کالبدی هر منطقه بستگی دارد. آیا الگویی ترسیم شده تا بتوانیم حدس بزنیم در صورت وقوع زمین

لرزه بزرگ در تهران چه وضعی در پهنه شمالی ایجاد خواهد شد؟  
آنچه بعد از یک زلزله بزرگ در تهران ممکن است رخ بدهد برای ما خیلی شناخته شده نیست. چون تاکنون موردی اتفاق نیفتاده و تجربه‌ای از آن در دسترس نیست. اما محاسبه‌ها و مطالعاتی، انجام و براساس آن تحلیل‌هایی ارائه شده است که نشان می‌دهد در صورت وقوع زمین لرزه بزرگ در تهران، بیشترین حوادث در نقاطی رخ می‌دهند که بافت فرسوده دارند.

ما هنوز هم در پهنه شمال بافت فرسوده داریم. علاوه بر بافت فرسوده، پیش‌بینی می‌کنیم بیشترین خسارت‌ها را در نقاطی داشته باشیم که انبوه‌سازی شده و تراکم جمعیت بالایی دارد. کیفیت پایین این انبوه‌سازی‌ها هم مزید بر علت می‌شود تا برای این نقاط اعلام خطر کنیم. اسم این نقاط را می‌گذاریم بافت فرسوده جدید. ما در شمال محله سعادت‌آباد شاهد چنین بافتی هستیم و انبوه‌سازی‌های زیادی اتفاق افتاده که از کیفیت چندانی هم برخوردار نیستند. همچنین در درکه، قاسم‌آباد، گلابدره و کوی دانشجو هم شاهد بافت آسیب‌پذیر در برابر زلزله هستیم.  
 همان‌طور که گفتید بخش زیادی از کالبد شهری پهنه شمال بافت نوسازی شده و حالا حالاها انتظار نمی‌رود دوباره از نو ساخته شود. در واقع این بافت تا حد زیادی در این پهنه تثبیت شده است. با توجه به وضعیتی که امروز در این پهنه شاهد هستیم آیا امیدی به بهبود

شرایط تهران از نظر ایمنی در برابر زلزله وجود دارد؟  

بله. اینکه ما فکر کنیم از این بدتر امکان ندارد و از بهبود وضعیت ناامید شویم به نوعی مجوزی روانی ایجاد می‌کند که هر کسی هرکاری دلش می‌خواهد انجام دهد. باید بدانیم هر رفتار امروز ما می‌تواند شرایط زندگی ۳۰ سال آینده ما را تحت تأثیر قرار دهد. اگر این‌طوری به مسائل نگاه کنیم تا حدی می‌توانیم شرایط را به سمت بهتر شدن پیش ببریم. یکی از کارهای مهمی که می‌توان انجام داد این است که تهران را بیش از این بدون ضابطه گسترش ندهیم.

در پهنه شمال هنوز فضاهای سبز و زمین‌هایی هست که می‌تواند جایی برای نفس کشیدن شهر باقی بگذارد. اقدام مهمی که در پهنه شمال می‌توان انجام داد جلوگیری از ساخت‌وساز در این نقاط است. همزمان می‌توانیم با برنامه‌ریزی بخش‌های قابل حل معضل بی‌دفاع بودن تهران در برابر زلزله را برطرف کنیم.

این کار به برنامه‌های کوچکی نیاز دارد که در دل یک برنامه‌بزرگ و حساب شده، ریسک آسیب‌پذیری در برابر زلزله را کم کند. از طرف دیگر در ساخت‌وسازها آیین‌نامه ۲۸۰۰ را داریم که براساس آن ناظر ساختمان بر ایمنی در برابر زلزله ساختمان‌ها، نظارت و آن را تأیید می‌کند. اما این آیین‌نامه برای ساختمان‌های معمولی است. ساختمان‌های بلندمرتبه که تعدادشان در پهنه شمال روز به روز در حال افزایش است نیاز به نظارت‌های بیشتر و قوانین و ضوابط خاص خود دارند.

اتفاقی که از حدود سال ۱۳۴۸ تاکنون در تهران در حال رخ دادن است گسترش این شهر است. در حالی که کمترین توجه‌ها به مسئله ایمنی در تهران شده. مطالعات نشان می‌دهد بودجه‌ای که طی این سال‌ها صرف سوانح و حوادث در تهران شده ۹۱‌درصد به امدادرسانی اختصاص داشته و حدود ۸‌درصد به آمادگی و تنها یک‌درصد از آن صرف پیشگیری شده است. از همین‌جا می‌توان به سیاست‌هایی که از پیشگیری و ایمن‌سازی اختصاص داشت پی برد که نشان می‌دهد در توسعه تهران هیچ نگاه پیشگیرانه‌ای وجود ندارد.  
 

فعالیت گسل‌های تهران از جمله گسل شمال تهران طی سال‌های اخیر را تا چه اندازه باید جدی گرفت؟ آیا زمین‌لرزه‌های سال‌های اخیر هشداری برای وقوع زمین لرزه بزرگ‌تر است یا با توجه به تخلیه انرژی زمین امکان وقوع زمین‌لرزه بزرگ‌تر را کمتر می‌کند؟  

آخرین فعالیت گسل شمال تهران که منجر به زمین‌لرزه‌ای شدید شده مربوط به ۳ هزار و ۲۰۰ سال پیش است. مطالعات زمین‌شناسی ۸ زمین لرزه مهم و مهیب دیگر را قبل از این تاریخ نشان می‌دهد. با توجه به این مطالعات به نظر می‌رسد دوره بازگشت زمین لرزه شدید در این گسل ۳ هزار سال است. به همین دلیل در دوره‌ای هستیم که باید انتظار وقوع یک زمین‌لرزه بزرگ در تهران را داشته باشیم. اما مسئله این است که به‌طور قطع نمی‌توان وقوع زمین‌لرزه را پیش‌بینی کرد. اکنون روزی ۳ زمین لرزه کوچک در تهران ثبت می‌شود که نشان از فعال بودن گسل‌ها دارد. مقیاس این زمین‌لرزه‌های کوچک گاهی به اندازه‌ای می‌رسد که قابل حس شدن هم است. اما این نمی‌تواند دلیلی منطقی برای رخ ندادن زلزله‌های بزرگ باشد. این زمین لرزه‌های کوچک همیشه در طول تاریخ در تهران رخ داده‌ اما زمین‌لرزه‌های بزرگ‌تر هم همچنان وجود داشته‌است. با وجود این قرار نیست ما دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک روز زلزله اتفاق بیفتد و بعد برای آن چاره‌ای بیندیشیم. به‌خصوص حالا که اغلب تمرکز جمعیتی، امکانات و خدمات مختلف کشور و همچنین تمرکز سیاسی و اقتصادی ما در تهران خلاصه شده. بهترین راه این است که برای وقوع این زمین‌لرزه که زمانش اصلاً مشخص نیست آماده‌باشیم.  

آموزش برای ساکنان برج‌های بلندمرتبهطرح ۹۹۹ رسول هلال ایردموسی /معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان آتش‌نشانی

۲ سال پیش بود که سازمان آتش‌نشانی طرح «آموزش ساکنان ۹۹۹ برج» را در تهران آغاز کرد؛ طرحی که به آموزش ساکنان نقاط آسیب‌پذیر شهر تهران در برابر مخاطرات اختصاص داشت. «رسول هلال ایردموسی» معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهر تهران می‌گوید: «با توجه به اهمیت شناسایی نقاط آسیب‌پذیر و ساکنان این مناطق در تهران مطالعاتی برای شناسایی این نقاط در آتش‌نشانی انجام شد. بررسی‌ها نشان داد افرادی که در ساختمان‌های بلندمرتبه سکونت دارند به دلیل تراکم بالای جمعیت و ساختمان در این نقاط، آسیب‌پذیری بیشتری نسبت به حوادث دارند و در صورت وقوع حادثه، کمک‌رسانی به این مناطق با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود. به همین دلیل طرح آموزش به ساکنان این برج‌ها در آتش‌نشانی آغاز شد.

بیشتر برج‌های شناسایی شده که ارتفاع بیش از ۱۰ طبقه داشتند در مناطق یک، ۲، ۳، ۵ و ۲۲ شهر تهران قرار داشتند.» در فاز نخست این طرح ۹۰۰ برج در این مناطق شناسایی شد. فراخوان‌ها برای برگزاری دوره‌های آموزشی مقابله با حوادث و ایمنی به هیئت‌مدیره برج‌ها فرستاده و گرچه از این فراخوان‌ها استقبال خوبی شد اما زمان برگزاری کلاس‌ها آتش‌نشان‌های مجری طرح ۹۹۹ استقبال چندانی از طرف ساکنان برج‌ها ندیدند. هلال می‌گوید: «به دلایل مختلف از کلاس‌های آموزشی ما در محوطه‌های برج‌های مسکونی استقبال زیادی نشد.

ما در این طرح بازنگری‌هایی کردیم و طرح ویرایش شده را دوباره به اجرا درآوردیم. دوره دوم این طرح که همان طرح ویرایش شده است و آموزش‌های هدفمندتری در آن گنجانده شده ۳ ماه است که در مناطق ۳، ۵ و ۲۲ آغاز شده. اکنون آموزش شهروندان ۵۰ برج در این مناطق در حال انجام است.»

شیوع کرونا وقفه بزرگی در روند این آموزش‌ها ایجاد کرده بود. اما همین اتفاق آموزش‌های ایمنی در برابر مخاطرات را به سمت تولید محتوای فضای مجازی برده است. آتش‌نشان‌های مجری طرح ۹۹۹ این روزها علاوه بر آموزش حضوری در فضای باز مجتمع‌ها، در فضای مجازی هم آموزش‌ها لازم را به شهروندان ارائه می‌کنند. این آموزش‌ها کاملاً رایگان است و بنا به درخواست ساکنان برج و هیئت‌مدیره، توسط مربیان آتش‌نشانی انجام می‌شود.

معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان آتش‌نشانی می‌گوید: «آشنایی با اطفای حریق و خاموش‌کننده‌ها بخشی از این آموزش‌هاست. یکی از مهم‌ترین آموزش‌های این دوره‌ها نقشه فرار است. شهروندانی که ساکن این برج‌های پرتراکم هستند باید بدانند در صورت بروز هر حادثه‌ای چه زمان و چگونه خود را به بیرون از ساختمان برسانند و مسیر امنی برای خروج پیدا کنند.»

همشهری آنلاین

منبع: ساعت24

کلیدواژه: وقوع زمین لرزه بزرگ سازمان آتش نشانی برابر زلزله ایمنی در برابر گسل شمال تهران بزرگ در تهران زمین لرزه پهنه شمال صورت وقوع بافت فرسوده نشان می دهد انبوه سازی ساختمان ها انجام شده شهر تهران مناطق یک آموزش ها انجام شد روی گسل سال ها برج ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۵۶۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله_ زهرا افسر: عکس یک دختربچه اصفهانی صفحه شبکه‌های اجتماعی‌ام را پر کرده بود؛ عکس دیانای بالای آن بزرگ نوشته: «گم شده». چند روزی اخبار را زیر و رو می‌کنم اما کسی از پیدا شدن دخترک ۱۱ ساله چیزی نمی‌گوید. تا اینکه خبر دیگری از دیانا «دختر بچه گم شده اصفهانی» پخش می‌شود.

دیانا گم نشده بود؛ مادرش او را به یک باغ متروکه برده و با چاقو دخترش را به قتل رسانده؛ بعد جسدش را آتش زده و همه جا اعلام کرده که دخترش مفقود شده است. چند روز از این خبر می‌گذرد اما فکر این دختر از سرم بیرون نیامده‌. بستگان نزدیکش گفته‌اند این دختر مبتلا به «اتیسم» بوده است. بغض تمام وجودم را می‌گیرد. به دیانا فکر می‌کنم؛ به مادرش و به تمام کودکان اتیسمی و خانواده‌هایشان.

نجات مهدی‌ها

از همان ابتدای کودکی، دایره افرادی که می‌توانست با آنها ارتباط برقرار کند بسیار محدود بود. در اولین رفتارهای مهدی، مادرش فکر می‌کرد کودکش اجتماعی نیست و این کاملاً طبیعی است. اما بعد از مدتی علائم جدی‌تری از خود را نشان دادند.

مهدی رفتارها و نگاه‌های متفاوت‌تری از هم سن و سال‌های خودش داشت و نداشتن قدرت تکلم به اضافه موارد دیگری که روز به روز در او ظهور می‌کرد مادرش را مصمم کرد تا پیگیر این حالات فرزندش باشد. مهدی دچار اختلال یکپارچگی حسی بود؛ یعنی اگر سرش به جایی برخورد می‌کرد درد را احساس نمی‌کرد؛ اگر ساعت‌ها غذا نمی‌خورد گرسنه نمی‌شد یا بعد از غذا خوردن احساس سیری نداشت. بروز رفتارهای کلیشه‌ای و حرکتی، علائم بیش فعالی و حتی مشکلات گوارشی موارد دیگری بود که نشان می‌داد مهدی شرایط ویژه‌ای دارد.

مادرش که یک زن دهه شصتی است از همان روزهای اول مواجهه با این علائم به خوبی در مورد این اختلال تحقیق کرد و به موقع درمان فرزندش را شروع کرد. سال‌های ۸۸-۸۹ میزان آگاهی نسبت به اختلال اتیسم تقریباً صفر بود تا جایی که حتی عده زیادی از اقوام و آشنایان این مادر سعی کردند او را از پیگیری این اختلال منصرف کنند و نسبت به این موضوع بسیار بدبین بودند. اما زن جوان دست برنداشت و با پیگیری‌هایش متوجه شرایط مهدی شد. خیلی زود درمان کودک دو ساله شروع شد و همین رسیدگی به موقع باعث شد مهدی حالا در سن ۱۶ سالگی با یک بچه سالم تقریباً فرقی نداشته باشد و اگر کسی گذشته او را نداند چندان متوجه این اختلال در او نمی‌شود؛ هرچند که این اختلال تا آخر عمر با او همراه است اما شدت آن بسیار کاهش یافته و کنترل شده است.

مدارا با ترس

مهدی کودک مبتلا به اتیسم به همراه مادرش در مراکز توانبخشی دوره‌های لازم را می‌دیدند و آموزش آنها همچنان ادامه داشت. او به دستور پزشک داروهایی را برای افزایش سطح تمرکزش مصرف می‌کرد تا بتواند در هفت‌سالگی مانند بچه‌های دیگر به مدرسه برود. سال ۹۴ برای خواندن اول ابتدایی به مدرسه رفت؛ اما نه یک مدرسه عادی. او باید سال سرنوشت‌ساز کلاس اول را در مدرسه استثنایی می‌گذراند؛ سالی که معمولاً در ذهن و شکل‌گیری پایه تحصیلی همه کودکان بسیار تأثیرگذار است مخصوصاً برای کودک اتیسمی که شرایط احساسی ویژه‌ای را تجربه می‌کند.

مهدی، روزهای اول با مادر یا دخترخاله‌اش سر کلاس درس می‌رفت؛ اما طولی نکشید که با محیط ارتباط برقرار کرد و توانست تنها پشت نیمکت بنشیند. ترسی که مهدی هفت ساله داشت این بود که نکند برای بازگشت از مدرسه دیر به دنبالش بروند. برای همین یک سوال را مکرراً تکرار می‌کرد: «مامان! یعنی مدرسه‌م تمام شد، تو جلوی دری؟».

مطالعات و تحقیقات پزشکی نشان داده که کودکان دارای اختلال اتیسم، ترس‌های شدید اجتماعی و احساسی را تجربه می‌کنند، ترس‌هایی که شاید برای کودکان یا افراد دیگر معنایی نداشته باشد و غیر منطقی به نظر برسد؛ اما تمام وجود فرد مبتلا به اتیسم را در برمی‌گیرد و باعث می‌شود علائم و رفتارهای غیرعادی در او تشدید شوند. کنار آمدن با ترس‌های مختلف افراد مبتلا به اتیسم یکی از دشوارترین مواردی است که خانواده‌ای این افراد با آنها مواجه‌اند و به صبر زیاد و روحیه قوی برای مدارا با آن نیاز دارند.

اختلال یا استعداد؟

چند ماه گذشت و مادر مهدی خوشحال بود که توانسته با پیگیری به موقع، کودکش را در همان سن هفت سالگی به مدرسه بفرستد؛ تا اینکه یک روز مهدی ناراحت به خانه آمد و گفت دیگر نمی‌خواهد مدرسه برود. وقتی دلیلش را پرسیدند جواب داد: «من از بچه‌های دیگر دیرتر یاد می‌گیرم و آنها من را مسخره می‌کنند.» خانواده‌اش گمان کردند بهانه می‌آورد تا از زیر درس خواندن فرار کند؛ اما پایان کلاس اول ابتدایی که رسید، مدیر مدرسه کارنامه‌ها را تحویل داد و به مادر مهدی گفت باید یک بار دیگر بخاطر شرایط خاصش اول ابتدایی را تکرار کند. او در ریاضی و نقاشی خوب بود اما در فارسی نه. مهدی فارسی را از سمت چپ می‌نوشت؛ کاری که شاید بیش از یک اختلال یک استعداد و توانایی خاص باشد.

دومین سالی که مهدی کلاس اول بود هم تمام شد اما بار دیگر به او گفتند که نمی‌تواند به کلاس دوم برود. بالاخره با پیگیری‌های فراوان مادر مهدی مشخص شد دلیل عقب ماندن فرزندش از سایر دانش‌آموزان کلاس این است که بچه‌هایی که از لحاظ ذهنی مشکل دارند با آنها که معلولیت جسمی دارند و از نظر مغزی سالم هستند، با هم در یک کلاس هستند. در چنین شرایطی طبیعی بود که کودکان اتیسمی و کودکانی که از نظر ذهنی شرایط خاصی دارند از بقیه دانش‌آموزان عقب بمانند.

مهدی حالا ۱۶ سال دارد و چند سالی است به همراه خانواده‌اش مهاجرت کرده است. کودکی که دو سال در کلاس اول ابتدایی درجا زده بود هفت ماه بعد از مهاجرت به ایتالیا می‌توانست به ایتالیایی حرف بزند و بنویسد. حالا موفق شده در سن ۱۶ سالگی وارد دانشگاه شود؛ هرچند هنوز با برخی ترس‌ها و اضطراب‌ها و علائم دیگری از اتیسم دست و پنجه نرم می‌کند.

آدم امن کودکان خاص باشید

نکته مهم این است که با گذشت سال‌های زیاد از شناسایی اختلالاتی مانند اتیسم، هنوز هم آگاهی چندانی نسبت به آن وجود ندارد. رسانه‌های مختلف، تولیدکنندگان آثار صوتی و تصویری و دستگاه‌های مربوطه، برای شناساندن بیماری‌های خاص و فرهنگ رفتار با آنان چه کرده‌اند؟ چند اثر هنری در این زمینه ساخته شده است؟

فارغ از حوزه رسانه، کارکنان مراکز مختلف از کادر درمان و آموزش گرفته تا خدمات مختلف و شرکت‌های خصوصی زمانی آگاهی و اطلاعات لازم درباره نحوه رفتار با این افراد را دارند؟ این کودکان روزی بزرگ می‌شوند و ح تی اگر در محیط تحصیلی جداگانه‌ای درس خوانده باشند، نیاز دارند روزی کنار بقیه مردم وارد بازار کار شوند. گروه‌های مخالف جامعه چقدر پذیرش، معرفت و دانش کافی برای تعامل صحیح با این افراد را دارند؟

هرچند امروزه آموزش‌های بیشتری درباره چگونگی رفتار با این کودکان به مردم داده شده؛ اما هنوز نوع رفتار صحیح با افراد اتیسمی آن طور که باید در جامعه فراگیر نشده است. نه تنها جامعه، حتی اطرافیان این کودکان ممکن است هنوز با این خلأ آموزشی مواجه باشند و درست ندانند که طرز برخورد با یک اتیسمی چگونه است. خیلی اوقات بستگان، ناخواسته روان کودک دارای اختلال اتیسم را مورد آزار قرار می‌دهند و این در حالی است که این افراد اتیسمی به هیچ عنوان نباید از طرف نزدیکان خود احساس ترس و ناامنی کنند.

کوچک‌ترین جملات یا رفتارهای تهدیدآمیزی که شاید در مواجهه با کودکان عادی استفاده می‌شود برای کودک اتیسمی حکم یک محرک عصبی را دارد و او را به شدت به هم می‌ریزد؛ حتی ممکن است باعث حس ناامنی و ترس ابدی در او شود، طوری که در بزرگسالی به صورت جدی احساس وحشت، او را آزار دهد. نزدیکان این افراد باید آدمِ امن زندگی کودک خود باشند و این حتماً به بهبود سریع‌تر آنها کمک کنید. اگر کودکی با بیماری خاص به شما اعتماد کند راحت‌تر تمرینات توانبخشی را انجام می‌دهد و شما را دشمن خود نمی‌داند. این همان راز بزرگی است که این خانواده‌ها باید آن را بدانند و راه و روش‌اش را پیدا کنند.

بی‌دفاع؛ مثل یک نوزاد

حتماً دیده‌اید وقتی یک نوزاد متولد می‌شود با هر گریه او، دیگران نظرهای متفاوت می‌دهند زیرا متوجه خواسته نوزاد نمی‌شوند. ماجرای کودکان مبتلا به اتیسم هم همین است؛ آنها از سایر هم سن و سال‌های خود مظلوم‌تر و به نوعی بسیار بی‌دفاع هستند؛ مغز فرد اتیسمی نمی‌تواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی به درستی عمل کند و به همین دلیل است که اکثر آنان منزوی هستند و نمی‌توانند از همان سال‌های اولیه رشد خود، با دیگران ارتباط برقرار کنند. اولین زنگ خطر برای خانواده‌ها می‌تواند همین ارتباط نگرفتن کودکان با محیط پیرامون باشد.

مورد دیگری که افراد حتی بزرگسال مبتلا به اتیسم ممکن است به آن دچار باشند؛ نداشتن قدرت تکلم است. همچنین این افراد در برابر تغییر رفتارهای تکراری و کلیشه‌ای مقاومت دارند و در برقراری ارتباط چشمی تا حدی ناتوان هستند. همچنین این افراد نمی‌توانند پاسخ مناسبی به محرکات محیطی نشان بدهند. اختلالات اتیسم، از لحاظ شدت علائم با یکدیگر متفاوت هستند و در سه سطح کلی دسته‌بندی می‌شوند: «سطح نیازمند حمایت، سطح نیازمند حمایت زیاد، سطح نیازمند حمایت بسیار زیاد»

نکته حائز اهمیت این است که اگر خانواده‌ها از همان سنین پایین موارد گفته شده و علائم کلی بیماری‌های خاص از جمله اتیسم را بدانند و در صورت مشاهده آنها در کودک خود به پزشک مراجعه کنند؛ می‌توانند درمان را شروع کنند و آینده او را نجات دهند. البته به شرط آن که در تشخیص این علائم دچار وسواس فکری نشوند و فقط به تشخیص قطعی پزشک تکیه داشته باشند.

نقطه امن بیرون از گود

اتفاق دختر بچه اصفهانی نه اولین مورد است نه احتمالاً آخرین. پرونده دیانا یادآوری کرد هر خانواده‌ای توان، آگاهی، صبر و قدرت مالی لازم حمایت و مراقبت از کودکان اتیسمی را ندارد؛ یادآوری کرد همه کودکان اتیسمی به اندازه مهدی خوش‌اقبال نیستند و شانس زندگی در خانواده‌ای را ندارند که تمام وقت در اختیار آنان باشند.

همه کسانی که بیرون از گود نشسته‌اند مادر کودک اصفهانی را مقصر می‌دانند؛ هرچند در غیرانسانی بودن اقدام او هیچ شکی نیست اما اگر مادر یا پدر آموزش‌های لازم را ندیده باشند، تحت حمایت‌های روان‌شناختی قرار نگیرند و در ثبات روانی قابل اطمینانی نباشند، وقوع چنین اتفاقات تلخ و آزاردهنده‌ای بعید نیست.

اکثر خانواده‌هایی که کودک مبتلا به بیماری خاص مثل اتیسم دارند، تا تجربه کردن آسیب جدی فاصله چندانی ندارند. عدم حمایت‌های مادی و معنوی و ناآگاهی گسترده در سطح جامعه این خانواده‌ها را مشکلات جدی مواجه می‌کند و سرنوشت بسیاری از زوج‌هایی که فرزند آنها دچار بیماری‌های خاص باشد به جدایی و طلاق منجر می‌شود.

یک جست‌وجوی ساده در شبکه‌های اجتماعی، ناامیدی والدین این کودکان را نشان می‌دهد. روشن است که اگر این خوانده‌ها به حال خود رها شوند و ساز و کارها مناسب برای حمایت از آنها تقویت نشود، نه تنها در بیماری اتیسم بلکه در ۲۶ گروه بیماری دیگر که در زیرمجموعه بیماری‌های خاص قرار گرفته‌اند شاهد این سرنوشت‌های تلخ خواهیم بود. اینکه سرنوشت یک کودک مبتلا به بیماری خاص، شبیه مهدی باشد یا دیانا، تا حد زیادی می‌تواند در دستان مسؤولان باشد…‌

کد خبر 6099238

دیگر خبرها

  • هشدار زلزله در تهران ۱۰ تا ۱۵ ثانیه پیش از وقوع آن + جزئیات
  • هشدار سریع ۱۰ تا ۱۵ ثانیه قبل از زلزله اعلام می‌شود | به دنبال پایش ایمنی ۱۹ هزار ساختمان هستیم
  • ادعای زلزله شناس هلندی؛ وقوع زلزله شدید در روزهای ۱۸ تا ۲۰ اردیبهشت
  • ادعای زلزله شناس هلندی؛ وقوع زلزله شدید بین روزهای ۱۸ تا ۲۰ اردیبهشت
  • لزوم تشکیل یک نهاد برای تأیید صلاحیت سخنرانان/ چالش ارز؛ ‌ همه منتظر اقدام و عمل دولت
  • هشدار در دشت تبریز؛ کدام بناهای تاریخی در خطرند؟
  • زاکانی: شهرداری تهران برای مدیرانش خانه سازمانی ندارد/ به جای زمین، وام دادیم
  • دلیل پیشگوی هلندی درباره احتمال زلزله قوی در روزهای آینده
  • مشخصات و مکان زلزله امروز بعدازظهر در تهران +تصویر
  • «کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی